رضا نبگانی

رضا نبگانی

|دانستنیها|سرگرمی|تفریحی|فرهنگی|علمی|آموزشی|ورزشی|خبری|دانلودفیلم|دانلودبازی|دانلودبرنامه|

 

اگر دائماً مجبور باشیم تسلیم این درخواستها شویم و با آنها موافقت کنیم و به همین خاطر شدیداً احساس ناراحتی داشته باشیم، روزی می رسد که از خود بپرسیم «چرا نمی توانم نه بگویم دلیل به هم زدن برنامه های شخصیم، با درخواست های ناتمام دیگران چیست؟ و چرا در جایی که علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن یک «بله» شرایط سختی به وجود می آورم؟» شاید شما مثالهای نگران کننده تری بزنید مثل اینکه در موقعیتی قرار گرفتم که علی رغم میل باطنی خود مجبور شدم سیگار بکشم و ……. راستی چرا؟؟؟؟؟؟

 

 

● پاسخ به این چراها؟

احتمالاً از قطع شدن یا ضعیف شدن ارتباطات دوستانه خود با سایرین وحشت دارید و به همین خاطر از راه پذیرفتن بدون چون و چرای یک درخواست خود را از این وحشت رها می کنید و یا اینکه آنقدر به شخص یا اشخاصی علاقه دارید که از نه گفتن به آنها احساس گناه می کنید در نتیجه ساده ترین راه را این می بینید که به احساسات خود لطمه بزنید و دست از خواسته ها و برنامه های شخصیتان بکشید. شاید هم خود را در مقابل سایرین بیشتر از حد متعارف و معمول مسؤول می بینید و حاضرید برای آنها هر کاری بکنید حتی به سلامتی خود ضرر بزنید!!!

و به همین خاطر رد این درخواست را بی معرفتی،خودخواهی و خودمحوری فرض می کنید پس باز هم خود و برنامه های خود را قربانی این درخواست می کنید و در واقع ارزشهای خود را فدای خواسته های نامعقول دیگران می کنید.

گاهی اوقات هم، انجام دادن کارهای دیگران را از زاویه ای متفاوت می بینید و فکر می کنید درخواست آنها از شما به معنای مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذیرید در واقع نباید هرگز منتظر تکرار چنین شرایطی باشید.

تمام موارد ذکر شده نمونه هایی از تفکرات و باورهای نادرست و مزاحمتهای فکری است که پیش از نه گفتن به یک درخواست از ذهن ما می گذرد.

از چه راههایی می توان «نه گفتن» راه ساده تر کرد؟

گام اول: در قدم اول سدها یا موانعی که از نظر اخلاقی و ذهنی بر سر راهتان می بینید را شناسایی کنید. برای مثال اگر دوستی از شما درخواست نابجایی کند و اگر به او نه بگویید چه عواقبی خواهد داشت؟

آیا می ترسید او هرگز پس از این ماجرا با شما صحبت نکند.

آیا از این نگرانید که مبادا در مورد شما جور دیگری فکر کند.

یا اگر به کارفرمایتان «نه بگویید» از کار برکنار می شوید؟

یا رد درخواست یکی از همکارانتان واقعا از لحاظ شغلی برای شما زیان آور خواهد بود؟

گام دوم، پس از بررسی خطرات احتمالی از بعد منفی آن، با واقع بینی شرایط احتمالی را در ذهن خود ترسیم کنید.عجله نکنید با دقت این گام را بردارید اگر نیاز می بینید که احتمالات مختلف را یادداشت کنید این کار را انجام دهید شاید برای ابتدای کار مناسب باشد.

اگر نه بگویم دوستم کمی ناراحت می شود اما پایه های دوستی ما استوارتر از این است که با این مورد خراب شود. از طرفی شاید دوستم به خاطر شنیدن «نه» صریح و رک من نسبت به دوستی ما اعتماد بیشتری پیدا کند.

رئیس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من کمی ناراحت می شود. اما اگر «بله» بگویم و با توجه به فشار روحی ناشی از به هم خوردن برنامه هایم عصبانی و بی حوصله کار کنم عواقب بدتری پیش خواهد آمد.

اگر با حمید در این مدت بر خلاف ارزشهای خود و خانواده ام عمل کنم در آینده عواقب خوبی هم از لحاظ فردی و هم اجتماعی در انتظارم نیست.

گام سوم، قطعاً مطالعه شرایط احتمالی از دیدگاهی منطقیتر و خوش بینانه تر این امکان را بوجود می آورد که عدم پذیرش خود را اعلام کنیم.قطعا شما دیگر دنبال توجیه ها و دلایل بی اساس نمی روید.مهارت نه گفتن به شما این آمادگی را می دهد قبل از اینکه جواب مثبت دهید ،فکر کرده و سریع گامهای مورد نیاز را بردارید و پاسخ منطقی به درخواستهای دیگران بدهید.برخی از این پاسخهای شما و نه گفتن های شما ممکن آینده شما را تحت تاثیر قرار دهد و برعکس ناتوانی در نه گفتن در شرایط نامناسب، شما را درگیر موضوعات و موقعیتهایی می کند که بازگشت به شرایط عادی بسیار مشکل است.

در این مرحله مستقیم و با وضوح کامل «نه» را بگویید. اجازه دهید حرکات و رفتار ناشی از مخالفت شما با انجام مسأله مورد نظر با کلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه تراشی بی مورد نکنید و به دنبال توجیه ماجرا نباشید.

البته از آن جایی که عادت کرده اید سالها «بله» بگویید و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته اید برای موارد اولیه این تمرین به مشکلاتی برخورد می کنید. که بهتر است برای تمرین این مهارت نخست از موارد ساده تر شروع کنید و به مواردی «نه» بگویید که احتمال خطر و صدمات ناشی از آن کمتر است. به این ترتیب می توانید بعد از مدتی تصمیمات مهمتر و معقولانه ای بگیرید.

قطعاً شروع نه گفتن به افراد خاص ساده تر است مثلاً دوستان نزدیک، خانواده یا غریبه ها... با هر کدام راحتتر هستید با آنها شروع کنید (البته فراموش نشود نه گفتنی که دلیل منطقی و حساب شده ای داشته باشد، نه مواردی که از روی تنبیلی، بی حوصلگی و یا عدم پذیرش مسؤولیت است)

راههای متفاوت یک نه گفتن منطقی و معنی دار:

۱) استفاده از روش مستقیم و ساده:

وقتی شخصی از شما می خواهد کاری را انجام دهید که امکان آن وجود ندارد، خیلی مختصر و به دور از هرگونه دلیل تراشی، مخالفت خود را اعلام کنید.حاشیه پردازی نکنید.

برای مثال دوستی از شما می خواهد تحقیق او را انجام دهید

اگر امکان این کار وجود ندارد خیلی ساده بگویید: نه، متاسفم ،من این کار را انجام نمی دهم.

۲) روش بازتابی:

رضایت و علاقه مندی خود را نسبت به این پیشنهاد نشان دهید و به دنبال آن مشخص کنید در حال حاضر شرایط پذیرش این درخواست را ندارید.

اگه شرایطم اجازه می داد دوست داشتم تحقیقتان را بنویسم اما الان نمی توانم و امکانش نیست.

۳) گفتن نه همراه با دلیل:

دلیل کوتاه و واقعی رد تقاضا را بدون پرداختن به حاشیه و ذکر جزئیات، مطرح کنید.

نمی توانم تحقیق شما را انجام دهم چون برای انجام کارهای خودم وقت کم دارم.

۴) در این روش با مطرح کردن پیشنهادی دیگر در واقع حسن نیت خود را به درخواست کننده نشان می دهید.

این هقته نمی توانم با شما تفریح بیم،برای هفته بعد اگه فرصت شد چطوره؟

۵) نه گفتن همراه با پرس و جو برای یافتن کاری دیگر.

راه دیگر این است که به درخواست کننده نشان دهیم برای انجام امری دیگر آمادگی داریم و رد کردن این مورد خاص به منزله رد تمام موارد ارتباطی نیست.

نمی توانم تحقیق تو را انجام دهم اما اگه کتاب یا منابعی خواستی می تونم در اختیارت بزارم.

۶) و این هم یک نوع از نه گفتن است درست مانند «نواری که سوزنش گیر کرده است.» موقعیت ساده و خاص خود را تکرار کنید. بدون هیچ شرح و توضیح. فقط تکرار

نه من نمی توانم جزوه ام را به تو امانت دهم (نزدیک امتحان است و شما فرصت کمی دارید)

اما خواهش می کنم زیاد طول نمی کشد.

نه نمی توانم جزوه ام را به تو دهم

ـ قبول، چند فصل اول یا آخرش را بده .

نه من نمی توانم جزوه ام را به تو دهم الان دارم می خونم.

یک نه بگویید و از عواقب احتمالی بله خلاص شوید.

خصوصاً در شرایطی که خدای ناکرده به بیراهه می رویم. اگر نه اول را با جرأت بگوییم اسیر «بله» همراه با تعارف نمی شویم.

در ضمن اینکه فراموش نکنید. اگر همیشه «بله» بگویید و از نه گفتن پرهیز کنید. کم کم بله گفتن شما بی معنی می شود. (شاید به همین خاطر عروس خانمها هیچ وقت بار اول بله نمی گویند و ترجیح می دهند سر خود را به گل چیدن گرم کنند!)

وقتی قلباً دوست دارید نه بگویید، بله گفتن به شما استرس می دهد و علایم جسمانی این عدم پذیرش قلبی را به شکل سردرد، کشیدگی عضلات شانه و به هم ریختگی برنامه خواب خواهید دید و مدتها باید وقت خود را تلف کنید تا عواقب آن را جبران کنید.

در نه گفتن دچار گیجی و سردرگمی نشوید، برخی افراد نه گفتن به خواسته یک نفر را نه گفتن به آن شخص و ارتباط با وی می دانند. نه گفتن به این معنا نیست که شما آن شخص را دوست ندارید فقط مفهوم آن «رد خواهش اخیر او می باشد.»

باز هم تأکید می شود که صادق، آرام و مؤدب نه بگویید. این کار به شما کمک خواهد کرد کنترل کارها را به دست گیرید. دیگران از شنیدن «نه» صادقانه شما خوشحالتر خواهند شد تا اینکه کاری را دودل، بی میل و با تأخیر انجام خواهد شد

 

 

● تقویت مهارت نه گفتن

مشخص کردن اهداف و برنامه ها گام اول در این راه است. اهداف مشخصی داشته باشید و مسیرهای خود را برای رسیدن به این اهداف معین کنید.

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.

نه گفتن را با تمرین در مسائل جزئی تر تکرار کنید.

به افرادی که قاطعیت دارند و مهارتهای خوبی در این زمینه دقت کنید و ویژگیهای آنها را مورد توجه قرار دهید.

اطلاعات و آگاهیهای خود را افزایش دهید.

خود را تقویت کنید و مطمئن باشید که نه گفتن ، روابط اجتماعی شما را مختل نخواهد ساخت. در مواردی هم که نه گفتن به مسائل جدی و خطرناکی مربوط می شود، از دست رفتن رابطه به نفع شما خواهد بود. با برقراری روابط سالمتر اجتماعی جایگزینی برای رابطه از دست رفته خواهید داشت

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: رضا نبگانی ׀ تاریخ: دو شنبه 9 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , reza919.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com